چه سرده شبهام وقتی که دلم تنهاست دیدن یار است از برای من رویا بسی از می نه که از بوی یارم حسرت دیدار زده آتیش به این جانم بی تو هر لحظه م طوفانیست طولانی هر نفس سرد است از سکوت سرسامی با تو سر مستم در بهار شیدایی بی تو من خاکم در کویر شورزاری از فراغ یار ایام همش دیوار ساخته در قلبم ز سنگ حسرت دیدار بیا بزن پتک به سنگ سخته دیوار درد من عشق است درمون تویی ای یار چه سرده شبهام وقتی که دلم تنهاست دیدن یار است از برای من رویا بسی از می نه که از بوی یارم حسرت دیدار زده آتیش به این جانم از فراغ یار ایام همش دیوار ساخته در قلبم ز سنگ حسرت دیدار بیا بزن پتک به سنگ سخته دیوار درد من عشق است درمون تویی ای یار