میگذره زندگی واسم سخت نمیدونم چی میشه واقعا تَهش انقدر توو فکرِ تکیه دادن بودم وایستادن روو پاهام یادم رفت بدجوری خوردم زمین نبود هیچوقت پشتم کَسی دیگه به کی اعتماد کنم وقتی رفیق ترین شد دشمن ترین رویاهام میشن تخریب همش رفیقام خوشحال نمیشن از دیدنم چقد شکستم توی تنهاییامو هیشکی صداشو نشنید اصلا خسته میشن اَ موندن پاهام هی هر روز میکنم قدِ سالها فِکر برا تمومه دردایی که هیچ دکتری ننوشته توو برگه ی آزمایش هیچوقت نداد هیچکی به من فرصت همیشه همه رویاهامو توی دلم کُشتم هر وقت خودمو توو آیینه میبینم تازه میفهمم چقدر مُردم میکنم زندگیو مجبوری طی خیلی وقته نمیده قلبم دستوری بِم هیچی ندارمو حتی نمونده برام یه جیگری که روش بذارم دندون دیگه میپوشم زخمامو زیر پیرهنمو قلبم رو از سینه میکنمو بغضم رو با غصه قورت میدمو حرفی با کسی نمیزنمو از خونه م دلمو میبُرمو بی مقصد مسیرو میدوئَمو باید برم من یه جای دور یه چند وقتی خودم رو گُم کنم چقد دلم رسیدن میخواد عشقو میفهمیدم خیلی وقت پیشا اما دیگه برام احساسی نمونده نمیشه دلم بَرا کِسی تنگ زیاد شدم یه آدمِ زِوار دَر رفته حالِ خوب نمیاد انگار اصا بِم هیچی نمیخوامُ فقط آرزومه یه شب پُرِ بغض نباشمو صدام نلرزه از خودم خیلی گذشتم چون دوست نداشتم بدم کِسیو از دست همیشه دهنم پُرِ حرف بودو با دهنِ پُرَم که نمیشد حرف زد این زندگی ساخته یه بی رحم ازم آدما وقت کمک زدن بِهِم نیشخند فقط باورامو کسی باور نکرد، من آینه بودم برا همه شکستنم خیلی رنج کِشیدمو گَنج ندیدم همیشه، همین بوده برام بَدترین دَرد یه جوری بالاخره، یه ضربه ای زَد هر وقت از بَغَلَم شد هَر کَسی رَد همه میخواستن باختو واسم اونکه آشنا بود فرو کرد کاردو تا تَه لای اینهمه آدم فقط کفشام عمرشونو پام گذاشتن هرچی که زورم رسید تکیه دادم به پاهامو خوردم زمین باز هرچی که خواستم نشد به خودم اومدمو باز به آخر رسید راه هرکی که خوندم براش از دردام به درد اومد تنهام گذاشت رفت رسیدم اونجا که باید قبول کنم که همه دنیامو باختم میپوشم زخمامو زیر پیرهنمو قلبم رو از سینه میکنمو بغضم رو با غصه قورت میدمو حرفی با کسی نمیزنمو از خونه م دلمو میبُرمو بی مقصد مسیرو میدوئَمو باید برم من یه جای دور یه چند وقتی خودم رو گُم کنم