منو کسی میفهمه که از شیکمش زده ولی از سیگارش نه کم میخوابه، نفس کم میاره بد همیشه مزه دهنشه تلخ عادت کرده به شکست عادت کرده هرکی دور و برشه بکنتش طرد ترس اَ هیشکی نداره، هیچی واسه باخت حتی سایه اش هم نمیاد پا به پاش اونی میفهمه منو که هیشکی نمیفهمه اش طرد شده، امید ازش شده سرد، پره درده منتظر مرگه، روزی که همه میگیرن جشن کسی که پا پیاده تهرانو با جیب خالی کرده متر حتی از عشقش هم کنده دل خسته چشم بسته به آسمون هر لحظه ممکنه رد بده دو سه سال از زندگیش عقب افتاده سنگ جلو پاش زیاد بوده، فقط افتاده زمین یه بند،اسیر غم از دنیا ندیده رحم واسه همین تنفر داره ازش اون میفهمه منم میخونم بدونه تنها نیست ما مثل همیم، هر چند فرق داریم