قورتت میده حسش که یه چیزی اشتباس و این شهر مال ماست و میگیم دروغه ولی تابع قانونیم همه فلجیم و کر و لال و کر میشه استعداد ولی بازم زندگی رو جلو میبرن مادرا میزائن، پدرا میخرن دوچرخه میشه ماشین آبنبات میشه کلید هم بازی میشه شریک جنسی وقت پیریت امروز بد بود، بدتر از دیروز هیشکی در نزد بگه از خونت بیا بیرون هشکی نفهمید غیر درد خودش درد چیه ولی زندگی جاریه فقط هوا سرد میشه واست کیک میخرن، واست دست میزنن پدر و مادرت با مهر برات وقت میخرن مغزتو میشورن معلمای بی شرف ولی بازم میشه خودت و رفیقت بشید عوض از شاه عربا تا بچه بازیای کشیشا هنوز در جنایت بازه تو این کلیسا مسیح کی بود؟خوب و بد چی بود؟ واسمون عیسی رو معنی کردن، دلیل چی بود؟ ما آدما پر از سوالیم پر از انرژی پر از اهمیت به کصشری مث پرستیژ پر از جنایت پر از تعفن وعده ی آخر تهوع، مرگ های پر تنوع دنبال رویات باش انقدا زنده نیستی که بخوای بسوزی بسازی انقدا جدی نیست میسوزم میبینم هنو قفلیم رو جدول به خودت میگی آزادیه پنج حرف اول ولی بهت میگن زندان یا اعدام همش پنج حرفه انتخاب بین بد و بدتر الف ب پ ت ث مث ساکت، سه بار در روز سکوت گوش کن از اول چه غمناکه، چه غمناکه وقتی تو برگه ی اتهامت سکوت باشه رد میشدیم از کنار یه کلاه خالی زیر یه پل تاریک، یه هنرمند باریک صدای ویالونش میگفت این شهر قصه میخواد به قصه های خوب یه سکه میداد همه پرسیدن شیر یا خط؟ من با خط بدم نوشتم شیر تو این جنگل پرسه نزن با رای گیری اینجا روباه میشه عادل گاو میشه عاقل، شغال میشه عاشق تو ازدواج حاکم حرفت ساقدوش باده بادی که از هر وری اومد گند زد به حالت حالا اسمشو بنویس و پرت کن تو صندوق هی انتظار بکش، منتظر فندوق واقعا اگه خودت بودی نمیدزدیدی اون چن و چند میلیارد که بود حق مردم؟ صورتتو تر کن، دست و پاتو بشناس واسه یه بارم که شده فکرو کار بنداز لعنتی لعنت شیطون به قبرت تف به شعارت که خودت گمی توی گندت خودتو کردی برده، گناهه اگه باور کنی وقتی بهت میگن خدا میخوای باشی بنده خدا این نیست، خدا هرچی باشه این نیست خدا ترس نداره، به خدا خدا این نیست جهنم خدا واس خیلیا بهشته بهشت باشه واس اون که میخواد از حوری کرشمه خدا این نیست، اگه باشه هم دروغه مگه نه اینکه روح پاکشو دمیدن تو روحت مگه نمیخواستیم تو این دنیا بخندیم و پر شیم مثل خورشید نورانی مثل خورشید نورانی