غصه نخور زمان سراب نیست هسته رو بکار اگه میوه پلاسید دروغت میگه رو چی حساسی گیر خودشه هرکی از خودشه فراری این جهان منو به تفکر وا میداره هر آدمی به خودش یه وامی داره نیست ملالی زندگی جاریه دو تا هواکش نصب کن جا ریه به خودت بپیچ اگه دنبال جوابی پیشت بمونه این نصیحت باید تنهایی به نور رسید شاپرک ها بی هم پیلن پ اگه تکی آس باش آینه شو تا بدی بازتاب کی پای غر غر وزغ میشینه جز باتلاق آخه عشق هرجا باشه واس ما آشناست وقتی همپای خودتی تک نمیفتی لای دو دلیت دنیا یه کتابه به چه گندگی اگه توش به کوچیکی یه نقطه ای عوضش میتونی بشی ختم کلام کی گفته اندازه ضعفه فاصله دو تا ستاره یه بند انگشته و با یه ترک پاچیده اس سّدی که مدعی بود آب دیده اس خوشبختی چیه فک کنم نه گنج قارونه نه عمر جاوید خوشبختی چیه شاید درک اینکه چرا نور روی غنچه تابید بی پرسش نمیرم أ دنیا مشتی خوشبختی یعنی اینکه هر لحظتو بپرسی که کی هستی همین غصه نخور هر ثانیه اس یه قطره شنا کن تو اقیانوس لحظه جاری شو موج نداره مرداب بپر أ دیوار حاشات من میگیرم قّلاب بخورم غم چی که غصه در پیته رخ یه مشرقی سر به زیره راستی میارزه چی به اشک دیده لحظه مرگ مردی که به خودش بدهکاره دنیا صد مدل طلسم داره دست هنرمندی که تو گل مائه ببوس تا این دله واشه میگی بابا دنیا الکیه میگم دنیا عجب الکیه دونه درشت باش تا توش موندگار شی این رسم صور فلکیه دل دریای ما که خیلی وقته از تیغ لنگر نمیرنجه هر روز اینو بیشتر میفهمم که جهان الفباش هم خیلی حرفه پرواز ستاره دنباله دار رویامو زنده میکرد تو آسمون شاید چون حرکت معنای آدمیه و آدمی زنده اس به آرزو خوشبختی چیه فک کنم نه گنج قارونه نه عمر جاوید خوشبختی چیه شاید درک اینکه چرا نور روی غنچه تابید بی پرسش نمیرم از دنیا مشتی خوشبختی یعنی اینکه هر لحظت رو بپرسی که کی هستی همین فقط همین