یه رفیق داشتم اسمش فرامرز بود پاش رو میذاشت فرا مرزها بی ادا اطوار بودم، بی غل و غش باهاش کل دنیا بود به دم و دستگاه ش صداش داشت خطّ و خَش هیکلش پَت و پهن نگاهش بو بهار میداد چشمهاش به رنگ سبز عشقش موتور هُندا بود زیر پاش کلّ دنیا بود نوک موتور سیخ با ازرائیل بازی میکرد گُل یا پوچ تک چرخ، تک چرخ باد رو بشکاف برو داداش بشناس خود رو لا به لای ترسهات برو بالاش که کی میدونه کجاست جای هر انسان؟ که زمین نُخود سیاه س لای کهکشان که هُویت ها خزه بست تو عمق لجن تو دنبال ثباتی امّا تو اوج حرکت اهالی شهریم اُستاد زیرآبی امّا توو خودمون غرقیم دُنبال چی هاییم؟ فری ساده فری پایه فری اهل عشق و حاله فری هرچی هم که باشه فرزند اجتماع شه فری شاید بچّه ی تو باشه فری شاید بچّه ی تو باشه فری جاهل فری غافل فری بدجور تار و ماره فری هرچی هم که بشه فرزند اجتماعه فری شاید بچّه ی تو باشه فری شاید بچّه ی تو باشه ذهنت از تو قاتل تره اینو یادت نره عواطف جنینه وقتی مُخه آبستنه بشکافم یا نیاز نیستش؟ منطق ها شیافیه معصیت ها سیخ بازیه ساختار پیازیه بشکافم یا نیاز نیست؟ تربیت ها قیاسی نسخ خونواده وقتی امید رو میچاقی میشکافم بدونی چرا شده قُفل قلب ها فرامرز هم از این قائله نیست مُستثنا رُخ میگه، نجوا مینوازه دلش به غصّه، محدوده بی اندازه آز طمّاع، رازِ بقا پیروزی یه سرشه لازمش باخت چه ساده از ماهان فرامرز ها فری هیجانِ مطلق فری همجوار جرات امّا اون تو منجلاب کُره س فری تلفات عُقده س روحی که شده خرابِ پوچی جامعه چرک میکنه با خراش کوچیک فری ساده فری پایه فری اهل عشق و حاله فری هرچی هم که باشه فرزند اجتماع شه فری شاید بچّه ی تو باشه فری شاید بچّه ی تو باشه فری جاهل فری غافل فری بدجور تار و ماره فری هرچی هم که بشه فرزند اجتماعه فری شاید بچّه ی تو باشه فری شاید بچّه ی تو باشه خاطراتِ ما متاعِ ناب جهانه هرچی یه چرخ کشیدی باشه حلالت که دودِ موتور تو طراوته وقتی اُکسیژن هست و هوا پسه گرون تویی، دنیا مفته ملامتش مرام از غیب، غرامت عاشقاس نه چوبِ دبیر گُل بود، نه دنیا مال ما اقتصاد عصا به دست و عصاس ساخت مایه دار اینارو از بر بودی و بهت گفتن جاهل باز فرامرز، گفتن از تو برای من عشقه کلامم تشنه عذابم هِجرت گرچه رو پرکشیدنت فاز ناکامی ندارم ناکام منم اگه از قصّه ت شاهکاری نسازم اینورا میلیونی آدمه که مشکوک به حسّشه اینجا هرکی قدّ ترس هاش مدیون اسمته فرامرز فرامرز فرامرز فرامرز فرامرز فرامرز فری ساده فری پایه فری اهل عشق و حاله فری هرچی هم که باشه فرزند اجتماع شه فری شاید بچّه ی تو باشه فری شاید بچّه ی تو باشه فری جاهل فری غافل فری بدجور تار و ماره فری هرچی هم که بشه فرزند اجتماعه فری شاید بچّه ی تو باشه فری شاید بچّه ی تو باشه