هر شب شبِ من شبِ حِجران است از دست غم هات دل پریشان است هر شب شبِ من شبِ حِجران است از دست غم هات دل پریشان است بی خانه شدم ز جفات ای یار بی خانه شدم ز جفات ای یار غافل مه نشین که بهاران است غافل مه نشین ای که بهاران است (هر شب شبِ من شبِ حِجران است از دست غم هات دل پریشان است) دیوار و در و خانه ای تو یاد و کنم یاری دلبر تو گرفتاری از بی غمی ات خاموش فریاد و کنم یاری فریاد و کنم یاری از گریه به دل آب دهم غم هایت یاری دهم غم هایت یاری تا باغ دلم ز گریه آب و کنم یاری دلشاد و کنم یاری هر شب شبِ من شبِ حِجران است از دست غم هات دل پریشان است هر شب شبِ من شبِ حِجران است از دست غم هات دل پریشان است از آتش و عشق تو بسوزم عجب است یاری بسوزم عجب است یاری از زندگی تا مرگ مرا یک وجب است یاری جانم به لب است یاری بر دیده ای عاشقان جهان است دیگر یاری عشق است اثر یاری پروا شب و روز شان از روز و شب است یاری از روز و شب است یاری (هر شب شبِ من شبِ حِجران است از دست غم هات دل پریشان است) (هر شب شبِ من شبِ حِجران است از دست غم هات دل پریشان است) هر شب شبِ من شبِ حِجران است از دست غم هات دل پریشان است هر شب شبِ من شبِ حِجران است از دست غم هات دل پریشان است بی خانه شدم ز جفات ای یار بی خانه شدم ز جفات ای یار غافل مه نشین که بهاران است غافل مه نشین ای که بهاران است هر شب شبِ من شبِ حِجران است از دست غم هات دل پریشان است