به قلب ات آشیانی نیست بهر من مسافر نیستی دیگر به شهر من به قلب ات آشیانی نیست بهر من مسافر نیستی دیگر به شهر من خرابات مرا آباد کی سازی دل غمناک ام را شاد کی سازی خرابات مرا آباد کی سازی دل غمناک ام را شاد کی سازی به قلب ات آشیانی نیست بهر من مسافر نیستی دیگر به شهر من مسافر نیستی دیگر به شهر من نه ساز دفتری قلبم ورق گردن نه بینی روی ره این عاشق سرسان که هزر برگ گُل روی تو را پرسان له له له له له له له له له له له له نه ساز دفتری قلبم ورق گردن نه بینی روی ره این عاشق سرسان که هزر برگ گُل روی تو را پرسان له له له له له له له له له له له له به قلب ات آشیانی نیست بهر من مسافر نیستی دیگر به شهر من به قلب ات آشیانی نیست بهر من مسافر نیستی دیگر به شهر من خرابات مرا آباد کی سازی دل غمناک ام را شاد کی سازی خرابات مرا آباد کی سازی دل غمناک ام را شاد کی سازی به قلب ات آشیانی نیست بهر من مسافر نیستی دیگر به شهر من مسافر نیستی دیگر به شهر من اگر روزی میان ره شوی حیران ز تندی های قسمت گشته سرگردان نهی تنها مرا تو همدم ات می دان له له له له له له له له له له له له اگر روزی میان ره شوی حیران ز تندی های قسمت گشته سرگردان نهی تنها مرا تو همدم ات می دان له له له له له له له له له له له له به قلب ات آشیانی نیست بهر من مسافر نیستی دیگر به شهر من به قلب ات آشیانی نیست بهر من مسافر نیستی دیگر به شهر من خرابات مرا آباد کی سازی دل غمناک ام را شاد کی سازی خرابات مرا آباد کی سازی دل غمناک ام را شاد کی سازی به قلب ات آشیانی نیست بهر من مسافر نیستی دیگر به شهر من مسافر نیستی دیگر به شهر من