بی تو شب ها همدم من گوشه دنج اتاقه لحظه ها رو می شمارم چشم من خیره به طاقه توکه نیستی توی خونه انگاری که بی کسم من اين چه سره نمی دونم که به صبح نمی رسم من بی تو خسته ام از این شب که مثل یه جغد شومه اما باتو نمی دونم روز چه وقته شب کدومه اما باتو نمی دونم روز چه وقته شب کدومه گل و گلدون هردو خسته، پنجره چشماشو بسته رنگ زرد خستگی ها روی پرده ها نشسته دل آیینه ی روشن توی تاریکی اسیره توکه نیستی توی خونه پس کی خاکش رو بگیره بی تو خسته ام از این شب که مثل یه جغد شومه اما باتو نمی دونم روز چه وقته شب کدومه اما باتو نمی دونم روز چه وقته شب کدومه رنگ قرمز چراغم دیوارو به خون کشونده زوزه باد مزاحم شیشه هامونو شکونده چشمای مات عروسک توی طاقچمون بیداره ساعت کهنه ی قدی هی زمونو می شماره بی تو خسته ام از این شب که مثل یه جغد شومه اما باتو نمی دونم روز چه وقته شب کدومه اما باتو نمی دونم روز چه وقته شب کدومه روز چه وقته شب کدومه