توی دنیایی که قلب ها دور از عاشق بودنه زندگی مثل قدیم چنگی به دل نمیزنه توی دنیایی که احساسی نمونده تو دلا دوره عاشقی نه دوره دل شکستنه دنیا انگاری شده دنیای بی تفاوتی هرکسی به جای موندن دیگه فکر رفتنه این روزا از خودگذشتگی که معنا نداره کار آدمای شهر رد شدن و گذشتنه کاشکی برگرده دوباره عشق و احساس تو دلا تو دلایی که حالا از جنس سنگ و آهنه کاش بشینه مهربونی جای بی تفاوتی تا دیگه هیچ دلی از نامهربونی نشکنه ♪ هرکی فکر خودش و همدلی مثل سراب عادت مردم شهر درد همو ندیدنه همه خاموش و فراموشی شده عادتمون هر شروعی این روزا به انتها رسیدنه کاشکی برگرده دوباره عشق و احساس تو دلا تو دلایی که حالا از جنس سنگ و آهنه کاش بشینه مهربونی جای بی تفاوتی تا دیگه هیچ دلی از نامهربونی نشکنه کاشکی برگرده دوباره عشق و احساس تو دلا تو دلایی که حالا از جنس سنگ و آهنه کاش بشینه مهربونی جای بی تفاوتی تا دیگه هیچ دلی از نامهربونی نشکنه