هی رفیق خبر نداری عشق که رفت برنمیگرده ظاهرا تمام این عمر جنگ بین عشق و درد هی رفیق عشق دیگه مرده عشقی که جون و تنت بود اونکه زندگی بهت داد حالا ارابه ی مرگه اونی که از ته جاده تو رو داد میزنه مرگه تو باید زنده بمونی گرچه اون برنمیگرده هی رفیق دوباره میگم حالا جنگه عشق و درد پاشو حاضر شو عزیزم نوبت کشتن مرگه