اگه دور برگردونو برگشته بودی اگه کم کردی یکم سرعتت رو اگه توی آینه منو دیده بودی حالا فرق میکرد حال من و تو همیشه حواسم به این کوچه بوده که با تو توی یه ثانیه روبرو شم سر پیچ کوچه تو عطر نفس هات با یه گردش چشم تو زیر و رو شم من و تو پر از پرسش بی جوابیم من و تو مثل منطق گنگ بودن نبودن من و تو یه سردی بی انتهاییم مثل سردی زیر آوار بهمن من و تو پر از پرسش بی جوابیم من و تو مثل منطق گنگ بودن نبودن من و تو یه سردی بی انتهاییم مثل سردی زیر آوار بهمن یه زخم یه قصست که بی تو با پایان باز همیشه یه افسوس یه حسرت مثل فیلم خوبی که اکران نمیشه یه نقش قدیمی یه بازی کوتاه که از یاد میره ته قصه ی ما من و تو پر از پرسش بی جوابیم مثل منطق گنگ بودن نبودن من و تو یه سردی بی انتهاییم مثل سردی زیر آوار بهمن من و تو پر از پرسش بی جوابیم من و تو مثل منطق گنگ بودن نبودن من و تو یه سردی بی انتهاییم مثل سردی زیر آوار بهمن