سرمست و سرگردان در کوچه های تهران چرخ می زنم تا صبح سرگشته و رها از چشم میدان ها تا پای خیابان ها پر کرده رویایت دنیای مرا ♪ باد است و می خواند در همهمه ی من ♪ شهر است و می گوید در خاطره ی من نور خیابان امشب رنگارنگ توست بوق و سوت و آژیرش آهنگ توست ♪ جا مانده عطر تو در خانه ی آغوشم باشد نگیرد باز از من من تو را در رنگ چشم تو ماه از روی لبخندت این کوچه می پوشد پیراهن تو را سودا (سودا) سودا (سودا) سودا (سودا) سودا (سودا) سودا (سودا) باد است و می خواند در همهمه ی من (همهمه ی من) شهر است و می گوید در خاطره ی من (خاطره ی من) نور خیابان امشب رنگارنگ توست بوق و سوت و آژیرش آهنگ توست