ناراحتت کردم دم رفتن خواستم که ناامید بشی از من این عادلانه نیست، می دونم ازم نپرس چطور می تونم یه کم واست لازمه بی رحمی دلیلشو حالا نمی فهمی به بغض وادارم نکن انقدر این گریه ها باشه برای بعد تو قلب من یه امپراطوره تسلیم می شه، چون که مجبوره برو نباید مال من باشی خواهش نکردم، این یه دستوره نفرین به این وجدان بیهودم ای کاش من خودخواه تر بودم غرور من این بار حق داره دنیا به من خیلی بدهکاره سکوت یعنی مرده فریادم باید تو رو از دست می دادم از من به تو پنجره ای وا نیست وقتی که خوشبختیت اینجا نیست تو قلب من یه امپراطوره تسلیم می شه چون که مجبوره برو نباید مال من باشی خواهش نکردم، این یه دستوره