کجاست اون خنده های کوچیک بپرس از قاب عکس رو میز چقد یه دفعه ریختیم بهم هی ریختیم بهمش یه صورتک رو صورتامون همش فرار از اشتبامون بخار بارون رو شیشه است و بارون همیش اس با غمش تو ذهن من تو جا گذاشتی یه مشت اَ خاطرات مو نو تو نیستی من چرا بمونم چجوری سر کنم جنونو تو این خیابونای تاریک زیادن آدمای تنها کجای این شب شلوغی صدامو میشنوی از اینجا یه کابوس بغل کرده شب ها مو نیستی نمیبینم فردا مو باور نکردم این تنها شدنو میترسم از این حال سردرگم خستم همین بارو درکم کن بی تو نمیبینم هیچوقت خودمو ♪ تو ذهن من تو جا گذاشتی یه مشت اَ خاطرات مو نو تو نیستی من چرا بمونم چجوری سر کنم جنونو تو این خیابونای تاریک زیادن آدمای تنها کجای این شب شلوغی صدامو میشنوی از اینجا