تو رو هرگز ندیدن میدونی که سخته عزیزم دست من نیست به خدا بی اختیار اشک میریزم یه بهار و دو بهار و تا حالا گذشته ده بهار دنیا داد میزنه دیگه بسه انتظار، دیگه بسه انتظار شاید امشب به طلوع صبح فردا نرسه شاید این تشنۀ خسته پا به دریا نرسه نمی دونم واسمون چه خوابی دیده روزگار تو رو قسم به اون خدا نزار بگذره بهار،نزار بگذره بهار عزیزم یه حدی داره لحظه های انتظار تو رو قسم به اون خدا نزار بگذره بهار، نزار بگذره بهار شاید امشب به طلوع صبح فردا نرسه شاید این تشنۀ خسته پا به دریا نرسه تو رو هرگز ندیدن میدونی که سخته عزیزم دست من نیست به خدا بی اختیار اشک میریزم یه بهار و دو بهار و تا حالا گذشته ده بهار دنیا داد میزنه دیگه بسه انتظار، دیگه بسه انتظار شاید امشب به طلوع صبح فردا نرسه شاید این تشنۀ خسته پا به دریا نرسه نمی دونم واسمون چه خوابی دیده روزگار تو رو قسم به اون خدا نزار بگذره بهار، نزار بگذره بهار عزیزم یه حدی داره لحظه های انتظار تو رو قسم به اون خدا نزار بگذره بهار، نزار بگذره بهار شاید امشب به طلوع صبح فردا نرسه شاید این تشنۀ خسته پا به دریا نرسه شاید امشب به طلوع صبح فردا نرسه شاید این تشنۀ خسته پا به دریا نرسه شاید امشب به طلوع صبح فردا نرسه شاید این تشنۀ خسته پا به دریا نرسه