چه کند گاهی اگر با تو نکند دیوانه گری دیوانه دل من چه کند گاهی اگر آهی نکشد در بی خبری دیوانه دل من شمع بی پروانه ام من وای بر من، وای بر من در وفا افسانه ام من وای بر من، وای بر من ♪ هر چه بینم بی وفایی من به پاس آشنایی مهربان تر می شوم در زندگانی هر چه سوزد این دل من این دل بی کینه من جان فشان تر میشوم در مهربانی شمع بی پروانه ام من وای بر من، وای بر من در وفا افسانه ام من وای بر من، وای بر من در عاشقی بس میکشم با سوز دل آه ترسم دلم از پا فتد در نیمه راه شمع بی پروانه ام من وای بر من، وای بر من در وفا افسانه ام من وای بر من، وای بر من