توی معرکه هستی تا سرم رو گردوندم یه وقت دیدم گذشت عمرو یه وقت دیدم گذشت عمرو روی دسته خودم موندم روی دسته خودم موندم دیدم غربت اجباری شده یه جور گرفتاری دیدم عجب بلایی شد این روزهای تکراری با این روزای بی برگشت که هیچکی نیست به یاد من دیدم فقط خود عشقه که میرسه به داد من برگرد تو ای خاطره ساز لحظه لحظه بی تو جلوه های زندگی پریده رنگ است برگرد که بی تو حال و روز خوش ندارم بین من و لحظه های من همیشه جنگ است ما خونه عشقو واسه دلدادگی ساختیم فکر نکن که اونو به همین سادگی ساختیم به همین سادگی ساختیم صاحبدل بی دل به خدا منم منم من آن ساقه از ریشه جدا منم منم من منم منم من توی معرکه هستی تا سرم رو گردوندم یه وقت دیدم گذشت عمرو یه وقت دیدم گذشت عمرو روی دسته خودم موندم روی دسته خودم موندم دیدم غربت اجباری شده یه جور گرفتاری دیدم عجب بلایی شد این روزهای تکراری با این روزای بی برگشت که هیچکی نیست به یاد من دیدم فقط خود عشقه که میرسه به داد من برگرد تو ای خاطره ساز لحظه لحظه بی تو جلوه های زندگی پریده رنگ است برگرد که بی تو حال و روز خوش ندارم بین من و لحظه های من همیشه جنگ است ما خونه عشقو واسه دلدادگی ساختیم فکر نکن که اونو به همین سادگی ساختیم به همین سادگی ساختیم صاحبدل بی دل به خدا منم منم من آن ساقه از ریشه جدا منم منم من منم منم من توی معرکه هستی تا سرم رو گردوندم یه وقت دیدم گذشت عمرو یه وقت دیدم گذشت عمرو روی دسته خودم موندم روی دسته خودم موندم دیدم غربت اجباری شده یه جور گرفتاری دیدم عجب بلایی شد این روزهای تکراری با این روزای بی برگشت که هیچکی نیست به یاد من دیدم فقط خود عشقه که میرسه به داد من دیدم غربت اجباری شده یه جور گرفتاری دیدم عجب بلایی شد این روزهای تکراری