شازده خانوم شعر من چارقد شب ستاره بود نفس نفس دلش واسم عاشق و تیکه پاره بود شازده خانوم شعر من چه قلب مهربونی داشت شازده خانوم حتی یه بار یه بار منو تنها نذاشت دلم شکارش شده بود عاشق زارش شده بود از این بهار تا اون بهار عاشق زارش شده بود دلم شکارش شده بود عاشق زارش شده بود از این بهار تا اون بهار عاشقی کارش شده بود عاشقی کارش شده بود دلم و جادو کرده بود با خنده های نمکیش بوی بهارنارنج میداد نامه های یواشکیش رنگ موهای نازشو حتی شب یلدا نداشت لیلی من یه دونه بود وقتی پا تو کوچه ها گذاشت دلم شکارش شده بود عاشق زارش شده بود از این بهار تا اون بهار عاشقی کارش شده بود دلم شکارش شده بود عاشق زارش شده بود از این بهار تا اون بهار عاشقی کارش شده بود عاشقی کارش شده بود لیلی من اومد و رفت ترانه ای خوندنی شد رفت و برام خاطره هاش خاطره ای موندنی شد لیلی من اومد و رفت ترانه ای خوندنی شد رفت و برام خاطره هاش خاطره ای موندنی شد دلم شکارش شده بود عاشق زارش شده بود از این بهار تا اون بهار عاشق زارش شده بود دلم شکارش شده بود عاشق زارش شده بود از این بهار تا اون بهار عاشقی کارش شده بود دلم شکارش شده بود عاشقی کارش شده بود از این بهار تا اون بهار عاشقی کارش شده بود