شاید اون جور که باید من تو رو خوب نشناختم شاید اون دقیقه های تک و تنهایی تو من کنارت نبودم به خودم پرداختم به خودم پرداختم حتی شاید به تو یکبار نگفتم هرگز که من از داشتن تو خوشحالم چیزای کوچکی بود که من باید میگفتم اما فرصت نمیشد یا میشد فرصت رو دور انداختم شاید من زمزمه عشق تو رو نشنیدم یا شنیدم و همیشه پشت گوش انداختم پشت گوش انداختم پشت گوش انداختم اما تو همیشه در قلب منی اما تو همیشه در قلب منی کور بودم من چه کنم تو رو از دست دادم همه چیز رو باختم اما تو تو که اونقدر خوبی تو به من یه فرصت دیگه بده تا که اونجور که میخوای با تو باشم تا که اونجور که میخوای من تو رو دوست داشته باشم تو به من یه فرصت دیگه بده تو به من یه فرصت دیگه بده با تو باز زندگی رو شاید اینبار ساختم شاید اونجور که باید من تو رو خوب نشناختم به خودم پرداختم به خودم پرداختم تو به من یه فرصت دیگه بده تو به من یه فرصت دیگه بده اگه اون بار باختم شاید اینبار ساختم اگه اون بار باختم شاید اینبار ساختم اما تو همیشه در قلب منی اما تو همیشه در قلب منی تو به من یه فرصت دیگه بده تو به من یه فرصت دیگه بده تو به من یه فرصت دیگه بده