گل آفتابگردون نازنین سرگردون گل آفتابگردون مهربون سرگردون آفتابت مرده مگه که سرتو رو به دیوار میکنی دلت افسرده مگه که داری گریه زار زار میکنی گل آفتابگردون نازنین سرگردون من میرم از پس کوههای بلند از دل برفی ابری سفید گل آفتاب میارم گل آفتاب میارم گل با مهربونی روی برگات میذارم گل آفتابگردون نازنین سرگردون قد و بار پرتو وا بکنی گل آفتابو تماشا بکنی گر بشه هوای خوب دوروبرت وا بشه بی ما همه بال و پرت تا دلت شاد بشه خونت آباد بشه نفست از تو قفس دیگه آزاد بشه گل آفتابگردون نازنین سرگردون این همه غصه نخور امید از دلت نبر اگه آفتاب مرده اگه آفتاب مرده غنچه هاش باز شدن واسه رها شدن بالا پرواز شدن گل آفتابگردون مهربون سرگردون گل آفتابگردون نازنین سرگردون