دست من نیست گاهی وقتا روزم آفتابی نمیشه حتی با معجزه عشق آسمون آبی نمیشه دست من نیست گاهی وقتا تلخ و بی حوصله میشم بین ما، بین من و تو من خودم فاصله میشم دست من نیست دست من نیست ♪ یه شبایی باد و بارون میزنه به برگ و بارم اون شبا هوای آشتی حتی با خودم ندارم یه روزایی ابر تیره منو میبره از این جا میبره اونور دیروز گم میشم اون دور دورا دست من نیست گاهی وقتا روزم آفتابی نمیشه حتی با معجزه عشق آسمون آبی نمیشه دست من نیست دست من نیست ♪ میدونم گاهی بلور قلبتو میشکنه حرفام صبر تو به سر رسیده از من و سرگشتگی هام با گذشت به من نگاه کن، تو که می بینی چه تنهام رو نگردون از من خوب، اگه بدترین دنیام وقتی که دور میشم از تو، ای هوای مهربونی غمو تو چشات می بینم اما ای کاش که بدونی من گمشده، من بد، با همه سرگشتگی هام تو رو از همیشه بیشتر، بیشتر از همیشه می خوام دست من نیست گاهی وقتا روزم آفتابی نمیشه حتی با معجزه عشق آسمون آبی نمیشه دست من نیست دست من نیست