جهان همین تویی و من جاده ها رو صدا نکن بانوی شرم و دقدقه به ساعتت نگاه نکن جهان همین تویی و من جاده ها رو صدا نکن بانوی شرم و دقدقه به ساعتت نگاه نکن امشب کنار من بمون کنار آرزوی من که لحظه هام آبی بشن از توی رو به روی من لبخندت رو به من بده که گر بگیره نفسم که تو همین خلوت کده به اوج دنیا برسم جهان همین تویی و من جاده ها رو صدا نکن بانوی شرم و دقدقه به ساعتت نگاه نکن امشب کنار من بمون که شعر بارونت کنم بمون که با تمام من به عشق مهمونت کنم بمون که رویاهامو با ترانه گل پاشی کنم اسم تو رو روی تنت با بوسه نقاشی کنم جهان همین تویی و من جاده ها رو صدا نکن بانوی شرم و دقدقه به ساعتت نگاه نکن جهان همین تویی و من جاده ها رو صدا نکن بانوی شرم و دقدقه به ساعتت نگاه نکن جهان همین تویی و من جاده ها رو صدا نکن بانوی شرم و دقدقه به ساعتت نگاه نکن جهان همین تویی و من جاده ها رو صدا نکن بانوی شرم و دقدقه به ساعتت نگاه نکن