ماه شَه کربلا اومد دوباره ، دل بی قَرار من آروم نداره... بشنوم روضه عَباس حسین و ، دو تا چِشمام مث بارونا بباره عموی ابرو کمونم قَمر تو آسمونم ، بگو دَستات کو چشم زیبات کو؟؟ آب نمیخوام بیا آروم جونَم ، بی تو دلخوشی نَدارم عمو جونم مَشک بی آب ، چشم بی خواب ، کو عَلمدار یار ارباب؟! مه شب تاب دیگه بابا بی تو تَنهاس ، خیمه ها سقا نداره عَمو عباس مَشک بی آب ، چشم بی خواب ، کو عَلمدار یار ارباب؟! مه شب تاب دیگه بابا بی تو تَنهاس ، خیمه ها سقا نداره عَمو عباس آخ بمیرم واسه اون طِفل سه ساله ، چِشم به راه بود تا بابا آب بیاره هَر چی منتظر نشست ؛ دیگه نَیومد آخ بمیرم دیگه اون بابا نَداره مَشک بی آب ، چشم بی خواب ، کو عَلمدار یار ارباب؟! مه شب تاب دیگه بابا بی تو تَنهاس ، خیمه ها سقا نداره عَمو عباس مَشک بی آب ، چشم بی خواب ، کو عَلمدار یار ارباب؟! مه شب تاب دیگه بابا بی تو تَنهاس ، خیمه ها سقا نداره عَمو عباس