بس که ناز تو زیاده فکر کنم شجره نامت به نازی میرسه بس که دل تسخیر کردی، کار تو داره به فتح اراضی میرسه عشق تو کوره ی آدم سوزیه من ولی میسوزم و می ایستم رحم کن نازی عاشق کش من من به شکست تو راضی نیستم سر تو با همه جنگ میکنم تو فقط رو به روی من نباش وقتی به نام تو لشکر میکشم توو صف اول دشمنم نباش اگه همدستم نشی با دست خودت ریشه ی این عشق رو یک جا میبُری عشق مثل نبرد نرماندیه نازی هم باشی شکست میخوری ♪ منم اون فرمانده که از بخت بد توو سپاه دشمنش عاشق شده اگه بجنگه که مدیون دله بره یه افسر نالایق شده با دلِ تنگ هم شده میبوسمت وسط جنگ هم شده میبوسمت طرف من باش میبینی که با لب تفنگم هم شده میبوسمت سر تو با همه جنگ میکنم تو فقط رو به روی من نباش وقتی به نام تو لشکر میکشم توو صف اول دشمنم نباش اگه همدستم نشی با دست خودت ریشه ی این عشق رو یک جا میبُری عشق مثل نبرد نرماندیه نازی هم باشی شکست میخوری