یاد باد دورانی من و تو پنهانی غرق بازی بودیم در دل مهمانی ریز ریز میخندی تو چه خوش لبخندی تو که با دستانت چشم مرا میبندی دیگر گذشته آن روزگاران وقتش رسیده تا شود پایان هجران با من بمان تا هر زمان ای مو پریشان دیگر گذشته آن روزگاران وقتش رسیده تا شود پایان هجران با من بمان تا هر زمان ای مو پریشان زیباترین افسانه ای ای تیره مژگان تو بگو یادت هست لب جو دست به دست در گوشت گفتم من حواسم به تو هست پا به پا پاورچین آمدی همراهی به دلم افتاده تو مرا میخواهی تو مرا میخواهی دیگر گذشته آن روزگاران وقتش رسیده تا شود پایان هجران با من بمان تا هر زمان ای مو پریشان دیگر گذشته آن روزگاران وقتش رسیده تا شود پایان هجران با من بمان تا هر زمان ای مو پریشان زیباترین افسانه ای ای تیره مژگان دیگر گذشته آن روزگاران وقتش رسیده تا شود پایان هجران با من بمان تا هر زمان ای مو پریشان دیگر گذشته آن روزگاران وقتش رسیده تا شود پایان هجران با من بمان تا هر زمان ای مو پریشان زیباترین افسانه ای ای تیره مژگان