باران؛ برسان به عشق دل سنگی ما سلام ما را باران؛ تو به یاد او بیاور کمی از خاطره ها را باران؛ نگرانم و تو داشته باش هوای چتر او را باران؛ تو بگو به باد که سمت ما بیاورد کمی از عطر او را باران ببین دلواپسم؛ من به درک که بی کسم من از او دورم و تو مواظبش باش ای نام تو خود قسم؛ من که به تو نمی رسم برسد به گوش تو صدایم ای کاش ♪ پایان گرفتی عشق تو پایان ندارد سردی احساس تو را آهن ندارد من سوختم، من باختم هر لحظه گر چه این حرف ها در عاشقی گفتن ندارد ♪ باران ببین دلواپسم؛ من به درک که بی کسم من از او دورم و تو مواظبش باش ای نام تو خود قسم؛ من که به تو نمی رسم برسد به گوش تو صدایم ای کاش باران ببین دلواپسم؛ من به درک که بی کسم من از او دورم و تو مواظبش باش ای نام تو خود قسم؛ من که به تو نمی رسم برسد به گوش تو صدایم ای کاش