ما ساده بودیم با دنیاهای کوچیک قبلا خونواده بودیم رویاهامون کورمون کرد کم کم تا مغرورمون کرد دلسرد و دور افتاده بودیم تیکه پاره جا موند خاطره هامون تو هر ایستگاه تو هر ایستگاه خیس خیس بارون لخته خیابون با من تنها با من تنها تو پیچ و خم راه سنگین داره میره یه شب دیگم دلتنگی ته نشین میشه ته سینم شام سرد شده مونده روی میز سخته حرف زدن با کسی که نیست یه تخت خواب خالی تا صبح بیدارم این حوالی تیکه پاره جا موند خاطره هامون تو هر ایستگاه تو هر ایستگاه خیس خیس بارون لخته خیابون با من تنها با من تنها تیکه پاره جا موند خاطره هامون تو هر ایستگاه تو هر ایستگاه تو پیچ تند جاده بازم به یادت اما تنها ما تنها تکرار اشتباه