کی میدونه کی خوبه کی بد کی میدونه ته دل دیوونه چی هست کی خبر از آینده داره یه روز کرم پروانه میشه بیرون پیله اش کی میدونه زندگی خوبه یا مرگ آدما ورقای توو دست روزگارن ثانیه ها جلو میره روی عادت شرایط آسونه یا سخت دنیا چه شکلیه واسه یه کور مادرزاد کی میدونه جای حقیقت نی روی کاغذ چرا توو کلیسا گناها رو فوت آبن فرق حیوون و آدمو کی میدونه واقعا شاید حیوونا ا خدا میخوان خوی آدم نگیرن کی میدونه کی میدونه چرا همه واسه پول میدوئن چرا تو رو از خودت هی دور میکنن چی به روسپیا گذشت که روسپی شدن توو این تاریک هیچی مثل روز نی روشن کی میدونه پس کو خدایی که باورش داشتیم در نیومد تا آخرش پشتم هنوز نقابمو برنداشتنم با سوزن رو صورتم دوختم خواب از جلو چشمام مثل سایه رد شد رفت کی میدونه شاید زنده ام ولی چند سال قبل مردم خدا یه بار هم شده دستتو بذار رو شونه هام خودت چون غیر تو کسیو نمیشناسم که بتونه حالمو رو به راه کنه من مثله راهبی ام که از صومعه دورم و یه دنیا سوال افتاده مثله خوره به جونم جواب معما چیه پشته این معضلا کیه نمیدونم شاید تاریکی همون روشنائیه ما هر کدوم مسیرمون با همه جداست ولی کی میدونه آخرش کجاست اصلا شاید این زمین بزرگ و بی در و پیکر فقط یه دکمه ی پوکی رو پیراهن خداست پس کی میدونه حال اون که لنگ نونِ شبه سخته رو بزنه توی دنیای که همه نردبونِ همن گربه ببینه دیوارا بلنده با تمام وجود میکشه یه پنجه روی تنت کی میدونه شاید ایران جهنمه فقط اسمشو عوض کرد اینا نترسن میگن نژاد پرست نیستم ولی میام عقب تر میبینم توو این سالا کم ما رو سیاه نکردن کی میدونه حال هنرمندیو که هنرش سوخت شد سر مجوز گرفتن کی میدونه حال پدریو که هنوز زندست و بچه هاش منتظر ارثن راستی کی میدونه چقد گناهکاره کشیشی که غصه ی کلیسا رو میخوره خوشبحال آدمای بیخیال و بی مخ کی میدونه اگه من نبودم کی اینا رو میگفت پس کو خدایی که باورش داشتیم در نیومد تا آخرش پشتم هنوز نقابمو برنداشتنم با سوزن رو صورتم دوختم خواب از جلو چشمام مثل سایه رد شد رفت کی میدونه شاید زنده ام ولی چند سال قبل مردم خدا یه بار هم شده دستتو بذار رو شونه هام خودت چون غیر تو کسیو نمیشناسم که بتونه حالمو رو به راه کنه