فراموش نکن اون پلایی که ساختیم هنوز تو سرمه واسم اون کلاهی که بافتی بگو یادته بهم اون قولایی که دادی؟ رویِ میز یه فاین تاچه، یه لیوانِ باکاردی بهم گفت میره چشام اشکاش ریخت بدون رفتنت واسم درد داشت هیس کسی چه میدونست سکانسِ فرداش چیست چرا هیشکی شبیه حرفاش نیست؟ اوایل میگفت که من لاشیم و هیز گفت زشتم تا این که ماشینمو دید کوکائینا رو رو میز پاشیدم و ریز آخریام میگفت آشیل همو بیست هیچوقت نمیری تو از یادم چه توقعایی دارن از آدم یکی که یه روزی همه زندگیت بود و فراموش کنی بعدِ از دست دادن تتوِ اسمت رو دستم به یادت همیشه هستم الانم بدجوری مستم پیک به پیک میخوره دلِ شکستم تو زرد در اومد این بازی نه مستم و رو قرصِ اکستازیم نه اهلِ قضاوتم نه که قاضیم میخوای بری برو به رفتنت راضیم فراموش نکن اون پلایی که ساختیم هنوز تو سرمه واسم اون کلاهی که بافتی بگو یادته بهم اون قولایی که داده رویِ میز یه فاین تاچه، یه لیوانِ باکاردی بهم گفت میره چشام اشکاش ریخت بدون رفتنت واسم درد داشت هیس کسی چه میدونست سکانسِ فرداش چیست چرا هیشکی شبیه حرفاش نیست؟ زندگی میگذره بی تو یا با تو فراموش نمیکنم من اون نگاهتو هر کی که باش خوب بودم شدش یه ناتو اون سیگارو روشن کن، بریز اون شاتو پیشِ دوستام جلو گریه مو گرفتم راست میگی اصلاً خُب به تو چه که نفله ام قسمت نشد که من دستاتو بگیرم ولی آخری خوب مچتو گرفتم برو، برو، برو، برو، برو ولی فراموش نمیکنم من تو رو برو، برو، برو، برو، برو اگه این جوری راحتی خُب برو (بررر) نشستم من توی خونه تنهام نمیتونم کنار بیام با این دردا یه فنجونِ قهوه میچسبه تو این سرما کاشکی تو هم الان پیشم بودی نیستی اما (نیستی اما) کلاهی که بافتی سرمه اون لباسی که خواستی تنمه دشمنا هم دور و ورمه کاشکی تو هم بودی دمم بِیب (بودی دمم بیب) فراموش نکن اون پلایی که ساختیم هنوز تو سرمه واسم اون کلاهی که بافتی بگو یادته بهم اون قولایی که داده رویِ میز یه فاین تاچه و یه لیوانِ باکاردی