Kishore Kumar Hits

Rez - Bahar şarkı sözleri

Sanatçı: Rez

albüm: Rangi


اون بالا بود
با خودش
آگاه از هر چی
می گذشت دورش
وصل به جریان
حسابی فاز می داد
باطری هاشو می کرد پُرِش
سوال زیاده
جوابا پیشه اونه
وقتی اون جاست
اینو خودش می دونه
شکل دایره
پُر بار، مثال دونه
خاک، خیال، خواب
برگشت توی خونه
از جاش پا شد
دو تا ورق، تا شد
رفت تو جیب
بعد پوشید جفت کفش هاشو
همه بند می بستن
اون باز کرد بنداشو
رها شد
در وا شد
زد لَش، توی خیابون
یه جوری بود
انگاری همین امروز
مهمونه، حیرون
همه دنبال ریختن خون
آویزون، هووون
به این تنِ حیوون
می دید، جا اینکه نگاه کنه
می خوند، تا یکی رو آگاه کنه
می خوند، تا یکی رو به راه کنه
از خارش گذشت
وقتی فهمید بابا گُله
میدونست بهار تو راهه
چه اون باشه، یا نه
زندگی تو لحظه، مُکاشفانه ست
دلش پُره، رفتارش عاقلانه ست
دنیا، فانی
اون جاودانه ست
(جاودانه ست)
(زنده باد بهار)
(زنده باد بهار)
زنده باد بهار

Поcмотреть все песни артиста

Sanatçının diğer albümleri

Benzer Sanatçılar