عنوان: مادر کلام: دیگرد آلبوم: یک بار مصرف تا وقتی زندم مدیون توام تو اشک میریزی من سیر شم بعد بخندم دفن میکنی کثافط این بچه ناخلفو تا نزاری تو جایه خودم بگندم لحاف میکشی روسرم از سره صبح از صدقه سریه تویه که از نور نترسمو از تنه خرد شده تو میسازم سر پناه تنتو میفروشم به بچت به کاغذای رنگی به چرکای آدمی چشام به آسمونه پاهام رو زمین تو بهم جون میدی من جون میگیرم تا برسم به اون چیزی که تهش هیچی نیست مهربونی حتی تو دله بیابون مثله مادر شیر میدی به بچت آب قدر نمیدونه این نادون فکر میکنه همه چی ابدیه مادر ببخشش اره ببخش انگار مونده رویه سرم یکچیزی که نمیخواد بزاره بزنم حرفمو تو عصبانی میشی میلرزی انگار سردته): تا من میخوام بیام به خودم انگاری خوردیم همه جایه خوبی بودی قدیما شاعر میشد عاشقت هیچ حرفی از آسمون نبود یک گنبد بود کبود هیچکی نبود توش مثله تاکسیای خطی میان و میرن وره دلت قرص کرایه مفته مهمون نوازی همرو راه میدی به خودت زیادی سنگینی تو ترازوی خدا فقط جا میشی میگن جای مادرا تو بهشته تو خودت بهشتی تو جهنم آدما میسوزی): به اسم خدا و این حیوون دوپا یروزی باید بلند شه از خواب یروزی که نخوان بکوبنت به اسم خدا فرشته ها بسوزن تو فاجعه اتمی مرگ و میر بوی نفت و جنگ و جیغ میاد مثل قدیسا تو کلیسا نیستن سرپا ولی هنوز بچه ها میدن جونشونو براشون (: رشته ها وصل هم میشن یروز همه ی پیکانا هم تو مسیر خودشونن غلط میخوریم رو خاکی که حالا مرده اشکای عقیمی که دیگه هیچوقت سبز نمیشن... متن و هماهنگ سازی: احسان بیضائی