میریم روبروی حاکمون درد ورنج و خشممون سلاح دستمونه، پایمال حقمونه، زیر نعلین اونه اگر نون نیست، جون نیست، پول نیست، شرف هست، عشق هست، امید دور نیست این بشکه ی باروت داره آروم به درجه ی انفجار میرسه، آروم آروم مردمی بریده از بهشت وجهنمیم رو زمینیم انگار وسط جهنمیم یه عده می کشن، می خورن، می برن کاسبان خدا ودین، یه مشتی بی شرف ولی دیگه دیره، به ته رسید فیتیله، رسید وقته انفجارآه وبغض و کینه این بشکه ی باروت داره آروم به درجه ی انفجار میرسه، آروم آروم همه باید پاشیم، تو روشون به پاشیم همه باید پاشیم، تو روشون به پاشیم همه باید پاشیم، تو روشون به پاشیم همه باید پاشیم، تو روشون به پاشیم همه باید پاشیم، تو روشون به پاشیم درد ورنج وخشممونو، بگیریم حقمونو همه باید پاشیم، تو روشون به پاشیم درد ورنج وخشممونو، بگیریم حقمونو