قصه مو میدونن این راویای لال وقتی جایی نیست واسه من تو صفحه های تار میرم از اینجا تا یه جا که تنم بخواد فقط خودم و خودم باشم با رد پای باد کشیدم کنار از این روزگار سرد انگار ول کردن دستمو تو کوچه های درد رسید قطار آرزو به آخرین مسیر و منم بدون مسافرم در انتظار مرگ آکنده از حرف حتی لالم کنن صرف نمیکنه سکوتم داد تو گوش زمان یه جرم توی قانون عوام حالم مرتب بهم میخوره تگری میزنم عقدمو روی انتخاب از احتمال حالم بهم میخوره دستم زخم بود تو دستت نمک داشت که ول کنم نگم که قصد و غرض داشت نبودی وقتی که دستامو قپونی زدن تو جوونی صورتم سرخ کی به تو گفت اصلا شنیدی یکی تو تنم مرد (تو تنم مرد) هیچکس نپرسید که با این قواره چطور غرق یه حوضه چطور غریقی نداره چطور همیشه صدائه نگاشو کسی نداره در حال فراره مگه رفتنمو دیدن اینا که اومدی ندارن و از مسیر میگن یه روز به احترام همه دردا که کشیدم وا میسته قلبم تا ایستاده بمیرم و روحم تشویق میکنه تنمو که غمم کردم یه کوه روش بشینم قدم بلند شه تا خندمُ ببینم آدما نمونه جا برام بازم من پا نمیذارم رو قامتا غماتون بوده از خودتون با مرام تر اومدن بمونن با منا کهنه زخماتونم هنوزم تازنا نمونده نا برام منم میتونستم بکوبم به طبل انکار و از تموم اشتباهاتم درس نگیرم من یه مجنونم جنونم شعرای خودمه که فکرام رو کاغذا بستری ان بدون پر پریدم سقوط شد اوج بدون شک همینم سکوت موج قصه مو میدونن این راویای لال وقتی جایی نیست واسه من تو صفحه های تار میرم از اینجا تا یه جا که تنم بخواد فقط خودم و خودم باشم با رد پای باد کشیدم کنار از این روزگار سرد انگار ول کردن دستمو تو کوچه های درد رسید قطار آرزو به آخرین مسیر و منم بدون مسافرم در انتظار مرگ عاشق کوچم میدونم خونم توی گوش نه گوشه ی شهرتون رنگای دنیارو بدید به من نشون که اعتماد کنم به حرفتون یه حرف نون فرق منه گرسنه است با اونکه سیر میخوابه از شکم خالیمون دین میخوادش اصلا لیوانی هست که نصفشو ببینم خواسته ای هست که تو بش بگی نه چهارپیک بگیرم که سرم گرم بشه با مزه تلخیامو شیرین ببینم خودت یاد دادی بهم غم و بلد باشم سیاه تنم باشه نصف سال گفتن همه آدما مثل مان اصلا کسی هست مثلم استتار کنه خودشو لای جمع که فرد نبیننش خندم میگیره هعی آتیش میارن و من لرزم نمی ره کاش مغزم زنده باشه قلبم بمیره چون سنگم میگیرن به سمتم تاثیره نداره روم که دردم بگیره تنهام بذار با همینی که هستم یه لبخند بزنم به عکاس قانعم هویتمو اصلا بنویسید بی وطن تنهام بذارید با همین پیرهنم رپ باشه ارزون همونا که میدونید همونا که بیتاشو زیر لب میخونی اسمم و دیدی بگو ارزش نداره تنهام بذار ما از تنهایی میخونیم کشتار شعراتون یه لحظه است بره ما دغده هاتون همه خنده است بره ما اونجایی من سلامتی غمم خوردم که لپای زیره ماسکاتون مزه است بره ما نمونده حسرت برا ما ...