عشق من جز غم دلواپسی نیست آخه قلبم مثل قلب کسی نیست تو به تصویری چه کودکانه دل باخته ای منو اونجوری که در باور خود ساخته ای تو به نقشی که چه دوره از من عکس ماهه توی آب روشن توی رویایی مثل بیداری تو می خوای که ماهو از برکه بیای برداری عشق من جز غم دلواپسی نیست آخه قلبم مثل قلب کسی نیست من پر از احساسم تو پر از احساسی وای اگر قلب منو نشناسی بیا با عشق و احساس منو دوباره بشناس بیا با عشق و احساس منو دوباره بشناس من نه عمری پشت شیشه چون عروسک بودم نه که خفته بین پنبه ها و پولک بودم من اگر سردار عشقم یا که پاک باخته ام سرنوشتم رو با دستای خودم ساخته ام قصه ها گذشته بر من تا بدونم کیستم سر گذشتم هر چه بوده من پشیمون نیستم یه زمان عاشق و گاهی توی آغوش هوس هر چه بوده انتخاب من بوده و بس عشق من جز غم دلواپسی نیست آخه قلبم مثل قلب کسی نیست من پر از احساسم تو پر از احساسی وای اگر قلب منو نشناسی بیا با عشق و احساس منو دوباره بشناس بیا با عشق و احساس منو دوباره بشناس گاهی سرشار از حقیقت گاهی مغلوب گناه هر چه هستم تو فقط من رو برای من بخواه من اگر مریم پاکم یا که یک گیاه هرز عشق من بیا به باور های من عشق بورز من پر از احساسم تو پر از احساسی مگه می شه قلب منو نشناسی مگه می شه قلب منو نشناسی