تو خونه اي که قد يه دنيا بود عروسکامو جا گذاشتم يه روز قشنگ آفتابي پا تو کوچه ها گذاشتم دويدم و دويدم به آدما رسيدم چه چيزايي که ديدم چه حرفايي شنيدم قصه ي کهنه ي يه بيداد هجرت ساکت يه فرياد عشق و شکفتن و انتظار قهقه خنده ي يه نوزاد تو دل خسته ي مسافر اميد قرار يه خونه رو تن زخمي يه شاخه مرهم سبز يه جوونه تو خونه اي که قد يه دنيا بود عروسکامو جا گذاشتم يه روز قشنگ آفتابي پا تو کوچه ها گذاشتم دويدم و دويدم به آدما رسيدم چه چيزايي که ديدم چه حرفايي شنيدم يه همسفر يه عاشق اسم منو صدا کرد گفت از تو تا تو شايد راه درازي باشه حوصله کن عزيزم، اينهمه بي حساب نيست بين تو و آسمون شايد يه رازي باشه تو خونه اي که قد يه دنيا بود عروسکامو جا گذاشتم يه روز قشنگ آفتابي پا تو کوچه ها گذاشتم