تازه داشتم باورت می کردم که رفتی مثل شعری از برت می کردم که رفتی تازه داشتم دستامو می ذاشتم تو دستات رفتی و گرمی دست هاتو گرفتی حالا تاریک و سردم مثل یک شعر تنها گرمی دست هاتو کم دارم مثل خورشیدی تو شب هام دستات مث تُردی بارون مث طعم زمستون دست هات مث روح اجابت دعای بارون تو خیالم می مونه، می دونم می مونه با تو می تونم خواب پروازو ببینم از هوای چشم تو ستاره بچینم تا تو هستی قلب لحظه هام پرشوره از تو می تونم زنده بمونم و نمیرم حالا تاریک و سردم مثل یک شعر تنها گرمی دست هاتو کم دارم مثل خورشیدی تو شب هام ♪ تازه داشتم باورت می کردم که رفتی مثل شعری از برت می کردم که رفتی تازه داشتم دست هامو می ذاشتم تو دست هات رفتی و گرمی دست هاتو گرفتی حالا تاریک و سردم مثل یک شعر تنها گرمی دست هاتو کم دارم مثل خورشیدی تو شب هام