تو رگ خشک درختا درد پاییز می گیره بارون نم نمک آروم روی جالیز می گیره دیگه سبزی نمی مونه همه جای برگای زرده دیگه برگا نمی رقصن رقص پاییز پر درده گرمی دستای من کم شده دستاتو بده دستای سرد منو گرم بکن باد پاییز سرده آفتاب تنبل پاییز دیگه قلبش سرده بازی ابرا با خورشید منو آروم کرده بهار از دستای من پر زد و رفت گل یخ توی دلم جوونه کرده تو اتاقم دارم از تنهایی آتیش می گیرم عشق شکوفه توی این زمونه کرده چی بخونم جوونیم رفته صدام رفته دیگه گل یخ توی دلم جوونه کرده چی بخونم جوونیم رفته صدام رفته دیگه گل یخ توی دلم جوونه کرده