هی تنهایی، بی صدایی از تکرار ترسیدم زخم و دردام، ترس از فردام به پوچی رسیدم با تو فراموشم میشه، واسه ی همیشه، دستای سردم با تو فراموشم میشه، واسه ی همیشه، ترکهای قلبم منو ببر از ویرونی، از ابرای بارونی تو حرفای نگفتمو میدونی منو ببر از ویرونی، از ابرای بارونی تو حرفای نگفتمو میدونی از این کوچه با تو میرم چون تویی مسیرم مثل خورشید، صبح امید تو دستات جون میگیرم با تو فراموشم میشه واسه ی همیشه دستای سردم با تو فراموشم میشه واسه ی همیشه ترکهای قلبم منو ببر از ویرونی، از ابرای بارونی تو حرفای نگفتمو میدونی منو ببر از ویرونی، از ابرای بارونی تو حرفای نگفتمو میدونی