هوا، هوای جنوب نرمه بادی و ریزریز باران زمین خیس و نمناک آمیخته به عطر باران و من بابایی هستم که می نویسم و می گویم قرار نیست که بمانم پس در باران بابا می شوم قرار ماندن ندارم موسمی که ابر خاکستری دل بارانیست نه، نخواه از من اگر می خواهی باشم، باید بروم اما نه بی تو که با همه تو با همه آنچه تو را دخترم نامیدم ساده، متین، قشنگ و تو مرا بابایی صدا کردی