یه روزی شبنم اشک زینت گونه های غمزده بود
میدونی، میدونی
یه روزی این آب شور که بهش اشک میگن
مرهم دلهای ماتم زده بود
میدونی، میدونی
اما امروز دیگه گریه دلو وا نمیکنه
آه و ناله تو رو محبوب خدا نمیکنه
به خدا غصه این قصه کلافه م میکنه
آخه وقتی گریه دردی رو دوا نمیکنه
چرا گریه، چرا اشک، چرا اشک، چرا اشک
چرا اشک، چرا اشک، چرا اشک
تو میتونی با دستات خورشیدو بارون کنی
تو شهر غم بباری و شمعهاشو تابون کنی
تو میتونی با خنده هات عرشو پریشون کنی
دنیا رو حیرون کنی، گریون کنی
چرا گریه، چرا اشک، چرا اشک، چرا اشک
چرا اشک، چرا اشک، چرا اشک
♪
یه روزی شبنم اشک زینت گونه های غمزده بود
میدونی، میدونی
یه روزی این آب شور که بهش اشک میگن
مرهم دلهای ماتم زده بود
میدونی، میدونی
اما امروز دیگه گریه دلو وا نمیکنه
آه و ناله تو رو محبوب خدا نمیکنه
به خدا غصه این قصه کلافه م میکنه
آخه وقتی گریه دردی رو دوا نمیکنه
چرا گریه، چرا اشک، چرا اشک، چرا اشک
چرا اشک، چرا اشک، چرا اشک
چرا اشک، چرا اشک، چرا اشک
چرا اشک، چرا اشک، چرا اشک
Поcмотреть все песни артиста
Sanatçının diğer albümleri