رسوای عالم، کارنامه پاره چوب دو سر طلا، ایرادی نداره از اون عشق آتشین، چی مونده امروز موهای سفیدم، بیشتر شد دوباره عمرش به سر رسید، شعرای نخونده از فصل بهار ما، دیگه چیزی نمونده من از یادت نمی کاهم، اگه سنگم بباره همین شعر مریضم، ویروست رو داره جونم کی گفته که پشیمونم این کارنامه پاره، سیاه و پر ستاره جونم کی گفته که پشیمونم این کارنامه پاره، تو دلش اسمتو داره دورم رو خط بکش اگه اهل دعایی که کَست یه رابطه، یه گربه ست و یه ماهی به من گفتی که خودخواهی، فرصت رو هدر داد حالا پیر و مردد، بشین سر دو راهی جونم به لب رسید، از این حس که دوباره از عمق وجودم، سر داده یه ناله که از یادت نمی کاهم، اگه سنگم بباره همین شعر مریضم، ویروست رو داره جونم کی گفته که پشیمونم این کارنامه پاره، سیاه و پرستاره جونم کی گفته که پشیمونم این کارنامه پاره، تو دلش اسمت رو داره رسوای عالم