نگاه کن چه غم درون دیده ام چگونه قطره قطره آب می شود چگونه سایه سیاه سرکشم اسیر دست آفتاب می شود نگاه کن نگاه کن نگاه تمام هستیم خراب می شود تمام هستیم خراب می شود تو آمدی، تو آمدی ز دورها و دورها ز سرزمین، ز سرزمین عطرها و نورها نشانده ای، نشانده ای مرا کنون به زورقی ز عاج ها، ز عاج ها ز ابرها بلورها مرا ببر امید دلنواز من ببر به شهر شعرها و شورها به راه پر ستاره می کشانیم فراتر از ستاره می نشانیم فراتر از ستاره می نشانیم فراتر از ستاره می نشانیم فراتر از ستاره باز فراتر نگاه کن چه غم درون دیده ام چگونه قطره قطره آب می شود چگونه سایه سیاه سرکشم اسیر دست آفتاب می شود نگاه کن نگاه کن نگاه تمام هستیم خراب می شود تمام هستیم خراب می شود نگاه کُن نگاه کن من از ستاره سوختم لبالب از، لبالب از ستارگان تب شدم چو ماهیان، چو ماهیان سرخ رنگ ساده دل ستاره چین، ستاره چین برکه های شب شدم مرا ببر امید دل نواز من ببر به شهر شعرها و شورها به راه پُر ستاره می کشانی ام فراتر از ستاره می نشانی ام فراتر از ستاره می نشانی ام فراتر از ستاره می نشانی ام فراتر از ستاره باز فراتر باز فراتر باز فراتر، باز