چرا من مراقب کارات باشم خودت نمیفهمی همش پل ِ و اگه هنوز با همیم چون من تو فکر آوانتاژم روت میشه بگی باز باهات باشم تهران خیلی وقته دیگه تعطیل شده همه تئاطراشم نه نمیخوام باهات باشم آره فرق کردم راست میگم که رامو چپ کردم و هیچ وقت نمیخوامو دیگه برگردم به اون دورانو شیش ماه بحرانو انواع تهدید کراپ شدن همه عکسای قدی و افکار ردی امشبم بیداری خسته نشدی از بس هرشبو هرجارو برنامه کردی؟ فرداها تاریکه فرداها تاریکه راهه بین ما باریکه آره فرداها تاریکه من میخوام برم جایی که کسی نباشه تا اینکه خودت میگفتی جرات تنها موندن بی منو داری که داره از چشات اشک میاد هنوزم تو نقشیا یه پا آرتیستی روزی دوساعت جلو آینه وایمیستی و نقاشی میکنی مثه فرشچیان بگو بینم زندگی از نظر تو تش چیاس انقدر وایسی که یه مرد با اسب سفیدو پول ِ کَش بیاد ؟ نه. چیه غرق شدن کشتیات عیب نداره تو که شنا میکنی غصه میخوری دیگه چرا بیخودی من این بحثارو نیستم ، پس میکنم اخمامو ریزتر ، درسامو بیستم بعد تو فهمیدم هیچکدوم از این آدما به خوبیه عکساشون نیستن نه نیا دنبالم از اینکه نیستی من خوشحالم. فرداها تاریکه فرداها تاریکه راهه بین ما که باریکه من میخوام برم جایی که کسی نباشه تا اینکه خودت میگفتی جرات تنها موندن بی منو داری که.