ازم دوریو این خونه به غیر از انفرادی نیس چجوری دست بردارم که این گریه ارادی نیس با چشمای ورم کرده جهانو تار میبینم پای عکست وسط باشه یکم انگار میبینم من اون موجم که میوفتم تو محکم تری از سخره من اونقد گریه کردم که اتاقم مثله استخره این کویر داغ تر میشه با هر یه قدمی که توش جلو تر میریم این مسیر باز نمیشه با این دیوارای سنگی که جلو هم چیدیم غربت یعنی یه درخت بشه خشک یعنی تنهایی بشه شب بشه صب یعنی نبظت بت گه زنده ای غربت قسمت بده زندگیه باور کن تا اخر من بازم باهاتم تو تو هر راهی باشی تا اخر باهاتم باور کن تا اخر من بازم باهاتم تو تو هر راهی باشی تا اخر باهاتم فرصت بده به این دشته تشنه ببین داره جوونه میزنه واسه کسی که یک عمر داشتت این حرفا بهونه ی همه این راهه سخت سخت تر میشه بی تو بی روح ین آسمون سرد تر میشه بی تو بی نور چشارو بستنم اما هیچ کدومه هیچ خوابی نیس برای من به جز گریه که حق انتخابی نیس من اون موجم که میوفتم تو محکم تری از سخره من اونقد گریه کردم که اتاقم مثله استخره من اون موجم که میوفتم تو محکم تری از سخره من اونقد گریه کردم که اتاقم مثله استخره