دست روزگار ازم دورش کرد از کسی کاری دیگه بر نمیاد از قدیم تو گوشمه یه شعر تلخ اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد دل من خیلی گرفته این روزا دوس دارم از ته دل گریه کنم نمیدونم بعد اون باید به کی خودمو بسپارم و تکیه کنم خودمو بسپارم و تکیه کنم دنیای من از پیش من رفت من موندم و تنهایی و درد با هرچی آدم توی دنیاست بازم نمیشه جاشو پر کرد دنیای من از پیش من رفت دلتنگ میمونم من همیشه صد سال هم رد شه از این درد حالم همینه خوب نمیشه اینکه دیگه نمیتونم ببینمش داره قلب منو آتیش میزنه حکمت خدا چیه از این عذاب از غمی که تا همیشه با منه از غمی که تا همیشه با منه دنیای من از پیش من رفت من موندم و تنهایی و درد با هرچی آدم توی دنیاست بازم نمیشه جاشو پر کرد دنیای من از پیش من رفت دلتنگ میمونم من همیشه صد سال هم رد شه از این درد حالم همینه خوب نمیشه