مگه میشه گلای سرخ بدون عشق شکفته شن قاصدکا بدون شوق تو رقص باد آشفته شن مگه میشه؟ مگه ميشه حتّی یه بار بی عشق تو نفس کشید چشما رو باز به شوق تو وا کرد اما تو رو ندید مگه میشه؟ مگه میشه تو نباشی و من از عشق بخونم مگه میشه بی قرار به انتظارت بمونم دست تو دوباره فردا قاصد نوازشه از کجا بدونم امّا شب من فردا بشه مگه میشه؟ مگه میشه؟ مگه میشه؟ مگه میشه؟ وقتی میای قاصدک ها مژده می دن که اومد عطر خوش گل های سرخ می پیچه باز بذارکه مست از نگاهت بشم تا باز بخونم برای من ترانه ی عشقو بساز مگه میشه تو نباشی و من از عشق بخونم مگه میشه بی قرار به انتظارت بمونم دست تو دوباره فردا قاصد نوازشه از کجا بدونم امّا شب من فردا بشه مگه میشه؟ مگه میشه؟ مگه میشه؟ مگه میشه؟ مگه میشه؟ مگه میشه؟ مگه میشه؟ مگه میشه؟