از روزی که رفتی دنیا چه قشنگه این خونه پر از عطر گلای رنگارنگه از روزی که رفتی جولون می ده آفتاب شب تو آسمون دوباره پیداش می شه مهتاب آخه با تو که دیگه چیزی به چِشَم کم نمی اومد تو بودی و هیچ چیزی به چشمم نمی اومد ماهم تویی و شب بی تو مهتابی نمی شد آفتاب واسه من پیش تو آفتابی نمی شد صبح بعد از اون روز کذایی آسمون پر شد از رنگ حنایی نمی خواست انگار به روش بیاره که تو باشی، حناش رنگی نداره اگه یک دنیا قشنگی باشه اگه هر جا پر از عطر گلا شه بدون اینو، دلم پیش تو گیره نمی تونه کسی جاتو بگیره نمی تونه کسی جاتو بگیره آخه با تو که چیزی به چِشَم کم نمی اومد تو بودی و هیچ چیزی به چشمم نمی اومد ماهم تویی و شب بی تو مهتابی نمی شد آفتاب واسه من پیش تو آفتابی نمی شد آخه با تو که دیگه چیزی به چِشَم کم نمی اومد تو بودی و هیچ چیزی به چشمم نمی اومد ماهم تویی و شب بی تو مهتابی نمی شد آفتاب واسه من پیش تو آفتابی نمی شد صبح بعد از اون روز کذایی آسمون پر شد از رنگ حنایی نمی خواست انگار به روش بیاره که تو باشی، حناش رنگی نداره اگه یک دنیا قشنگی باشه اگه هر جا پر از عطر گلا شه بدون اینو، دلم پیش تو گیره نمی تونه کسی جاتو بگیره نمی تونه کسی جاتو بگیره آخه با تو که چیزی به چِشَم کم نمی اومد تو بودی و هیچ چیزی به چشمم نمی اومد ماهم تویی و شب بی تو مهتابی نمی شد آفتاب واسه من پیش تو آفتابی نمی شد آفتاب واسه من پیش تو آفتابی نمی شد