تو چشای من نگاه کن تا که باز دلم بریزه آخه گرمای نگاهت واسه ی من همه چیزه بذار چشمای تو اینبار محو چشمای کسی شه که نمیخواد بی تو حتی لحظه ای هم سپری شه من که با هر نگاهم حرفامو میرسونم حرف دلت رو با من بگو تا منم بدونم تو چشای من نگاه کن شاید از چشات بخونم بهتر و عزیز تر از تو دل من نمیشناسه مگه هیچکس واسه ی من با تو قابل قیاسه توی اعماق نگاهت بذار تا ابد رها شم دل و بسپارم به چشمات مست این جاذبه ها شم من که با هر نگاهم حرفامو میرسونم حرف دلت رو با من بگو تا منم بدونم تو چشای من نگاه کن شاید از چشات بخونم بهتر و از عزیز تر از تو دل من نمیشناسه مگه هیچکس واسه ی من با تو قابل قیاسه توی اعماق نگاهت بذار تا ابد رها شم دل و بسپارم به چشمات مست این جاذبه ها شم