خلوتِ آغوش و غزل، دنجِ می و رنگین کمون بوسه و موسیقی و من، ضرر نمی کنی بمون خلوتِ آغوش و غزل، دنجِ می و رنگین کمون بوسه و موسیقی و من، ضرر نمی کنی بمون نه نشریه نه تی وی نه رادیو نه گوشی نه خیره شدنِ به هیچ، نه بُهت نه خاموشی نه گم شدنِ ماهی نه هجرتِ آینه ها نه قیامِ اندوه و نه شکستنِ رویا ضرر نمی کنی بمون، ضرر نمی کنی بمون ضرر نمی کنی بمون، ضرر نمی کنی بمون نه آلبوم عکسا و نه مرور نامه ها نه خاطره طی کردن، نه آه، اگه، اما نه ایرج و واروژان، نه باربد و حافظ نه انقلاب نارنجی، نه حادثه یِ قرمز تنها تو تنها من، تنها من و تنها تو عشق و جهان و تاریخ، یعنی امشب، اینجا، تو تنها تو تنها من، تنها من و تنها تو عشق و جهان و تاریخ، یعنی امشب، اینجا، تو نه نشریه نه تی وی نه رادیو نه گوشی نه خیره شدنِ به هیچ، نه بُهت نه خاموشی نه گم شدنِ ماهی نه هجرتِ آینه ها نه قیامِ اندوه و نه شکستنِ رویا ضرر نمی کنی بمون، ضرر نمی کنی بمون ضرر نمی کنی بمون، ضرر نمی کنی بمون H@MiD